روزی مجنون از روی سجاده شخصی عبور کرد.مرد نماز را شکست و گفت : مردک در حال راز و نیاز با خدا بودم برای چه این رشته را بریدی ؟
مجنون لبخندی زد و گفت : عاشق بنده ای بودم و تو را ندیدم تو عاشق خدا بودی چطور مرا دیدی.
نظرات شما عزیزان:
سلام
خیلی وب نازی داری
من لینکت کردم
خیلی وب نازی داری
من لینکت کردم
webet kheyli khobe hamchenin matalebesh ham zibast khoshal misham be web manam ye sar bezanid ba bache ha yadeton nare ha www.bo2bikar.mahtarin.com
سيب سرخ 

ساعت22:20---10 بهمن 1391
سلام.عيدت مبارك[گل]
پاسخ:ممنون عزیزم
پاسخ:ممنون عزیزم
salam azizam man az webet kheyli khosham umad vase haminam linket kardam
to ham pisham bia....gif)
to ham pisham bia...
.gif)
سلام وبلاگ جالبی داری به منم سری بزن با یه ترفند ازایرانسل اپ هستم
[ شنبه 7 بهمن 1391برچسب:, ] [ 11:28 ] [ مریم ]
[ 16احساس زیبا
]